رئیس مرکز تخصصی موعود حوزه علمیه قم مبانی اصلی اندیشه مهدویت را مبانی انسانشناختی و مبانی هستیشناختی ذکر کرد و متذکر شد: تا زمانی که تلقی ما نسبت به انسان و هستی عوض نشود از اهمیت و ضرورت مهدویت بهرهای نخواهیم برد
به گزارش روابط عمومی دانشگاه آزاد اسلامی واحد خرمآباد، به همت دبیرخانه مهدویت و با همکاری دفتر هماندیشی استادان و نخبگان نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری و بسیج اساتید دانشگاه آزاد خرمآباد نشست هماندیشی با موضوع مهدویت (چیستی، رویکردها و ساختار) بهصورت مجازی و بهطور مشترک برای استادان استانهای لرستان و ایلام برگزار شد.(بیشتر بخوانید)
رئیس مرکز تخصصی موعود حوزه علمیه قم در این نشست با تسلیت سالروز رحلت حضرت زینب (س) اظهار کرد: موضوعی که در این نشست برعهده بنده گذاشته شده، بحث مهدویت، تعریف و رویکردها و ساختار است و در این راستا چند بحث را مورد مداقه بیشتر قرار میدهیم و آن عبارت از تعریف، اهمیت، پیشینه، رویکردها و کارکردها، ساختار مباحث و منابع و درنهایت روش پژوهش در مهدویت است.
حجتالاسلام سیدمسعود پورسیدآقایی با ذکر این نکته که در این بحث تلقی هرکدام از ما در خصوص مهدویت را بهعنوان پیشفرض در نظر میگیریم و به وسیله آن اهمیت مهدویت را مرور میکنیم، در خصوص اهمیت اندیشه مهدویت با اشاره به آیه ۳ سوره مبارکه مائده بیان کرد: بر این اساس این آیه مبارکه، دین مرضی خدا دین همراه با ولایت است و امام(ع) متمم دین و مکمل همه نعمتها و آن چیزی است که موجب میشود ما به اهداف دین برسیم.
وی افزود: زیرا برای دستیابی به اهداف دین وجود ولی امر که به همه ابعاد هستی آگاه باشد و در این قلمرو هستی ما را رهبری و راهبری کند، لازم و ضروری است.به همان دلایلی که ما به شخص پیامبر محتاجیم و صرف وحی کافی نیست، پس از پیامبر نیازمند کسی هستیم که شأن رسولالله را داشته باشد.
رئیس مرکز تخصصی موعود حوزه علمیه قم در ادامه مهدویت را رمز هویت شیعه برشمرد و اضافه کرد: آنچه که ما را از حقیقت اسلام جدا میکند اعتقاد و عدم اعتقاد به اندیشه مهدویت است، به این معنی که حتی اگر قرآن را هم بخوانیم و به آن هم اعتقاد داشته باشیم؛ اما با ولایت آشنا نباشیم و تحت تربیت امام معصوم(ع) نباشیم، خیلی هم که اوج بگیریم در نهایت میشویم عربستان سعودی که گاو شیرده قدرتهای استعماری است.
یکی از بهترین روشهای تعریف اندیشه مهدویت، روش تحلیل مفهومی است
این استاد حوزه و دانشگاه یکی از بهترین روشهای تعریف اندیشه مهدویت را روش تحلیل مفهومی عنوان کرد و توضیح داد: با این روش مفهوم مهدویت، عناصر محوری و مفهومی را بیرون میکشیم، براساس این نوع تحلیل ما مهدویت را یک جامعه آرمانی به معنای رهبری یک امام غایب در طول دوران غیبت برای رسیدن به ظهور و پیروزی نهایی حق بر باطل میدانیم.
پورسیدآقایی شکل رهبری حضرت (رهبری غایبانه در طول دوران غیبت)، طول مدت زمان که اندیشهای فرانسلی است که مربوط به یک زمان خاص نمیشود و رسالت حضرت در نوع مدیریت که پیروزی حق بر باطل و تشکیل آرمانشهر مهدوی است را از دیگر عناصری برشمرد که در تحلیل مفهومی به آن میتوان دست یافت زیرا محور اندیشه مهدویت پایان مطلوب جهان و حرکت به سمت آن با رهبری شخص امام هدایتگر و نجاتبخش است.
وی عنوان کرد: براساس این تعریف، اندیشه مهدویت مدیریت آینده انسان و جهان یعنی تحقق جامعه آرمانی است، همان امری که ظاهراً دشمنان اهمیت آن را بیشتر از ما درک کردهاند و به همین دلیل ضدیت و مخالفتهای جدی با آن دارند و تاکنون چند صد فیلم نیز در این خصوص ساخته شده است و متأسفانه ما از اهمیت این اندیشه غافل هستیم.
این پژوهشگر مبانی اصلی اندیشه مهدویت را مبانی انسانشناختی و مبانی هستیشناختی ذکر کرد و متذکر شد: تا زمانی که تلقی ما نسبت به انسان و هستی عوض نشود از اهمیت و ضرورت مهدویت بهرهای نخواهیم برد؛ چراکه این مبانی در بحث مهدویت بسیار حیاتی و کاربردی است، زیرا مهدویت سلسله بحث امامت شیعه و آن هم ادامه بحث رسالت است.
پورسیدآقایی در خصوص رویکردهایی که به بحث مهدویت وجود دارد، خاطرنشان کرد: گاهی ما این اندیشه را فقط در بعد اعتقادی و کلامی میبینیم یا اگر هم گاهی پیشرفتی داشته باشیم، یک قدم جلوتر رفته یک نگاه تاریخی هم داریم؛ اما باید توجه داشت که این همه بحث نیست و رویکردهایی که میتوان به این مسئله داشت علاوهبر این رویکردها، رویکردهای حدیثی، تربیتی، اخلاقی، سبک زندگی، فرهنگی، اجتماعی، راهبردی، تمدنی، تطبیقی و ... است که هرکدام نگاه خاصی به این اندیشه دارد، چراکه این اندیشه بسیار اندیشه سترگی است.
وی در خصوص کارکردهای اندیشه مهدویت نیز یادآور شد: ما در عرصه تربیت، اخلاق، سیاست، فرهنگ فردی و اجتماعی باید تأثیر اندیشه مهدویت را تبیین کنیم و شاید بتوان گفت بخشی از جهاد تبیین که مقام معظم رهبری بر آن تأکید دارد ناظر به همین مسئله است.
این استاد حوزه سه عنصر غیبت، انتظار و ظهور را عناصر مشترک در ساختار کلی مهدویت ذکر کرد و گفت: در این ساختار مسائلی مانند اصل غیبت، پیشینه غیبت، نقش امام غایب، جایگاه مراجع و فقها در دوران غیبت، ارتباط با امام غایب و فتنههایی که در دوران غیبت جامعه شیعه را تهدید میکند و نیز تعریف انتظار و وظایف و رسالت شیعه در عصر غیبت که چیزی نیست جز زمینهسازی و تربیت نیرو برای ظهور مورد توجه قرار میگیرد، زیرا برای تحقق جامعه آرمانی و حرکت از وضع موجود به سمت وضعیت مطلوب نیاز به نیروهای نخبهای است که بتوانند به شبهات پاسخ دهند.